کاش‌کوله‌ام



الف.
پسر همسایه مون حدودا 10 ساله هست. داشت گریه می‌کرد که چرا مامانش اجازه نمی‌ده بره کوچه و مثل بقیه از چارشنبه سوری لذت ببره. مامانش هم داشت تلاش می‌کرد که حواس پسره رو به چیزهای دیگه پرت کنه .
(توی پارانتز اینکه من فضول نیستم و صدای گریه پسره کنجکاوم کرد!)

ب.
داشتم به این فکر می‌کردم که آیا مادره کار خوبی می‌کنه که اجازه نمی‌ده پسرش بره بیرون و سطح بالایی از هیجان و لذت رو تجربه کنه؟ یا والدینی که فرزندشون رو همراه خودشون برای تماشای انفجار نارنجک دستی برده بودن سر کوچه و مواظبشون بودن (!!) کارشون درسته؟ اگه پسره 10 سال بزرگتر بود چی؟ اصلا چرا خودم با وجود علاقه شدیدی که به بمب و آتیش و انفجار دارم نشستم خونه و وب‌گردی می‌کنم؟!

ج.
توی وبگردی‌هام (استامبل آپان) به این پست برخوردم، برام جالب بود:
http://www.btozparenting.com/blog/if-god-was-a-modern-human-parent-thankfully-he-is-not

د.
آیا شادی با هر ترکیبی (از مفاهیم) ارزش تجربه کردن (دریافت) داره؟ آیا شادی‌های لحظه‌ای به تنهایی می‌تونن شادی‌های بلندمدت رو بوجود بیارن؟ آیا شادی مقصد هست؟


  1. عشق بدون قید و شرط تجربه میشه
  2. شکست عشقی تجربه نمیشه
  3. باعث بهبود روابط میشه
  4. شکیبایی رو در فرد تقویت میکنه
  5. منجر به خودشناسی میشه
  6. خالص هست و به دور از مادیات
  7. مسئولیتی برای فرد ایجاد نمیشه


پ.ن: اینا تجربیات دوران طفولیت بود و الان بحمدالله همه وقتم مال خودمه


دوستی می‌گفت وقتی کسی را دوست داری که او دوستت ندارد!
تو کسی را از دست می‌دهی که دوستت نداشت
و او کسی را از دست می‌دهد که دوستش داشت!

خدا جونم این روزا هوامو بیشتر داشته باش! آخه به احتمال زیاد کسی که قراره خوشبختش کنم منتظرمه! باید پیداش کنم!

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

ツ خودمونی ツ فیلمکی ، بدون فیلم هرگز تزئینات و ابزار سنگ ساختمانی نگارین ترنج راهزن نابینا jovejari.blog.ir Jeff Animechan تست های روانشناسی